ازدواج ديرهنگام چه آثار نامطلوبي را در جامعه مي‌گذارد؟
دانلود مقاله.پایان نامه.گزارش کار.کارآموزی.جزوه.کتاب
خط آزاد فسا
برچسب

ازدواج، «دير هنگام» و «زود هنگام» مشکل‌آفرين خواهد بود. در حقيقت ازدواج بايد «به‌هنگام» باشد.
افرادي‌که ديرهنگام اقدام به ازدواج مي‌کنند، دچار مشکلات عديده‌اي مي‌شوند.
خداوند متعال مي‌فرمايد:

«وَ مِن آياتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَيها وَ جَعَلَ بَينکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة»

در اين آيه سه فايده؛ « لِتَسکُنوا إلَيها(آرامش)»، «مَوَدَّةً (دوستي)» و «رَحمَة (مهرباني)» براي ازدواج بيان مي‌کند.
 

اين سه عنصر به بُعد متافيزيکي (روان شناختي) انسان اشاره دارد.

دين به ما مي‌گويد 80 درصد از انگيزه، فلسفه ازدواج، به تأمين نياز‌هاي رواني اختصاص دارد. 20درصد در تأمين نياز‌هاي جنسي خلاصه مي‌شود. اما متأسفانه در برخي مجامع شنيده مي‌شود که عامل اختلاف خانوادگي، مسائل جنسي مي‌باشد! اين نظر «فرويد» است.

فرويد مي‌گويد؛ عامل سعادت فرد، خانواده و جمع، غريزه جنسي است!

دين اسلام چنين نظري را قبول ندارد و آن‌را اشتباه مي‌داند.

اسلام مي‌گويد؛‌بخش مهمي از ازدواج، تأمين نيازهاي روحي و رواني است.

وقتي ازدواج به تأخير بيفتد:

نخست؛ گسترش خلأ‌هاي عاطفي رخ مي‌دهد. وقتي خلأ‌ها، بروز کند، به دنبال آن مشکلاتي چون؛ افسردگي، نااميدي، ‌اضطراب، تشنجات، خشونت، پرخاشگري، را در پي خواهد داشت.
دومين اثر سوء در تأخير ازدواج، «توسعه بي‌عفتي‌ها» است.

پسر يا دختري‌که ازدواج آن‌ها به تأخير افتاده‌است قدرت کنترل غرايز جنسي را نخواهد داشت و به ورطه بي‌عفتي خواهند افتاد که در نتيجه، بي‌عفتي چنين افرادي، دامن‌گير خانواده‌هاي آنان نيز خواهد شد.

خانواده‌اي که زمينه ديرهنگامي ازدواج فرزند خود‌را به بهانه‌هاي مختلف همچون؛ «هنوز بچه‌است، فوق ليسانس خود‌را نگرفته و...» فراهم کند، درواقع به بي عفتي او کمک کرده‌است. يک وقت خواهند ديد فرزند، فوق ليسانس خود‌را گرفت، اما فاسد‌الاخلاق شد. يا در اين رابطه کارش به مراجع قضايي کشيده‌شد.
 

*تاخير در رسيدن به کمالات انساني


سومين مورد از آثار سوء تأخير ازدواج،‌تأخير کمالات انساني است. يکي از آثار ازدواج صحيح و به‌هنگام،‌کمال‌يابي و کمال‌دهي انسان است. در روايت هم وارد شده‌است که انسان به واسطه ازدواج، نصف دينش کامل مي‌شود.
وقتي دختر و پسر، ازدواج نمي‌کنند يا دير ازدواج مي‌کنند، خلأ ديني و رشدي پيدا خواهند کرد.


*بي‌توجهي به سنت‌هاي الهي
 

مورد ديگر در تأخير ازدواج، بي‌توجهي به سنن الهي و سيره اهل‌بيت(ع) است. اگر تحليل‌هايي که بعضي از والدين عنوان مي‌کنند را ملاک قرار دهيم،‌بايد «نعوذ بالله» به پيامبر اکرم(ص) اعتراض کنيم؛ چرا دختر نُه ساله خود را تزويج نمودي؟! چرا اميرالمؤمنين که هيچ مال و اموال نداشت را همسر دخترت قرار دادي؟! اميرالمؤمنين(ع) با فروش زره خود توانستند مقداري وسائل منزل تهيه کرده و زندگي خود را آغاز کند. وسائلي که با فروش زره تهيه شد يک ميليونم از وسايلي‌است که امروزه والدين براي دختران خود هزينه مي‌کنند و بعد هم عنوان مي‌کنند که نتوانستيم وسائل زيادي فراهم کنيم!
 

*ترويج ناامني‌ها


«توقف ارتقاء» از ديگر آثار در تأخير ازدواج مي‌باشد. يعني جواني‌که متدين و مؤمن است با ازدواج مي‌تواند حرکت‌هاي جهشي در مسائل مختلف داشته‌باشد، اما با تأخير در ازدواج، اين ارتقاء يافتن، متوقف مي‌شود.
اثر ديگر تأخير ازدواج، ترويج نا امني‌هاي اجتماعي است. خيلي از مسائلي که در جامعه رخ مي‌دهد، ريشه آن‌ها از تأخير در ازدواج نشأت مي‌گيرد.
همانگونه که دختر‌ها امنيت اجتماعي ندارند، پسرها نيز اين امنيت را از دست داده‌اند. امروزه شاهد هستيم که بسياري از پسر‌ها مغفول دختر‌ها قرار مي‌گيرند. يعني دخترها، پسرها را گمراه مي‌‌کنند.
«آسيب‌پذيري جامعه» نيز از آثار تأخير در ازدواج مي‌باشد.
گاهي مباحثي که در جامعه رخ مي‌دهد، حتي در مسايل سياسي؛ ريشه‌اش در تأخير ازدواج مي‌توان جست‌وجو کرد. جواني‌که بعضا حرکات سياسي و ضدانقلابي ايجاد مي‌کند، اگر کارشناسان بررسي کنند، متوجه خواهند شد که يکي از ريشه‌هاي آن خلأ‌ها و عقده‌هاي رواني است. مثلا بعضي گروه‌ها، پسر و دختري که در اثر تأخير ازدواج دچار انحراف فکري، اخلاقي و سياسي شده‌اند، را براي اهداف خاص خود جذب مي‌کنند و اين مسأله، مشکلات سياسي را نيز به‌وجود آورده‌است.


* چه عواملي را در تأخير ازدواج مؤثر مي‌دانيد؟


اولين عامل پيوند دادن برخي مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخير ازدواج است، مثلا والدين موضوعاتي مثل؛ تحصيل، شغل، سربازي و درآمد را به ازدواج پيوند مي‌دهند.
در زندگي‌هاي گذشته، اين مسائل در جايگاه خود داراي اهميت بوده‌است و اگر جواني مؤمن، متدين و فعال درخواست ازدواج مي‌کرد، درخواست او مورد قبول قرار مي‌گرفت و به تدريج شغل و درآمد او با همراهي و کمک والدين مهيّا مي‌شد.
چه اشکالي دارد که والدين پسر و دختر، با کمک همديگر زمينه شغل، مسکن و درآمد را براي فرزندان خود فراهم کنند.
دومين مورد، کاهش توکل والدين و فرزندان است. متأسفانه برخي والدين، جواني‌را که داراي تمکن و تمول هستند را قبول داشته و نسبت به جواني‌که مال و اموالي ندارد، بي‌اعتنايي مي‌کنند، درصورتي‌که همان افراد، وقتي خود ازدواج مي‌کردند، هيچيک از مواردي که از پسر يا دختر درخواست مي‌کنند، نداشتند و در مسير زندگي به خيلي از امکانات دست يافتند. اما نسبت به پسر و دختر خود همان تفکر را پياده نمي‌کنند!


*بي‌اعتنايي والدين


«بي‌اعتنايي والدين نسبت به ازدواج» از ديگر عوامل تأخير ازدواج است. يادم هست که در گذشته افراد فاميل (دايي، عمو، خاله، عمه) دست به دست همديگر مي‌دادند و زمينه ازدواج پسر يا دختري را فراهم مي‌کردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنين مواردي پيدا مي‌شود.
اگر در ازدواجي که صورت مي‌گيرد هداياي ازدواج، به‌خوبي مديريت شود، بخشي از هزينه‌هاي زندگي با اين هدايا تأمين مي‌شود. متأسفانه در برخي از موارد، مشاهده مي‌شود هدايايي داده‌ مي‌شود که علاوه بر حمل طاقت‌فرسا، هيچ استفاده‌اي از آن‌ها نمي‌شود و يا حتي اين قبيل وسائل را قبلاً زوجين تهيه کرده‌بودند.


*يک انتقاد از رسانه‌ها


از ديگر عوامل تأخير ازدواج «مدل‌هاي موجود در مطبوعات و رسانه‌ها» مي‌باشد. مثلا مشاهده مي‌شود فيلمي از زوج تازه ازدواج‌کرده در تلويزيون نشان مي‌دهند که خانه آن‌چناني،‌آشپزخانه مجهز، مبلمان و ماشين مدل بالا را به تصوير مي‌کشد. حال بايد پرسيد آيا اکثر جوانان امروزي اين امکانات را دارند يا عدّه قليلي اين‌چنين زندگي مي‌کنند! اين مدل، غلط، اشتباه و غربي است که از رسانه‌هاي دولتي، به عموم جامعه نشان داده مي‌شود. بنده در يک جلسه‌اي خطاب به مسئولان صدا و سيما عنوان کردم شما با اين کار خود، جوانان را تحقير مي‌کنيد. جوان با ديدن چنين صحنه‌هايي مي‌گويد؛ من عُرضه داشتن چنين خانه‌اي را ندارم، تا آخر عمر نيز اگر تلاش کنم نمي‌توانم چنين خانه‌اي را براي خود فراهم کنم. بنابراين رسانه‌ها با اين کار خود، مدل اشتباهي را تبليغ مي‌کنند. يا نشريات مدل‌هاي غربي را ترويج مي‌کنند. اين در حالي است که اکثر جوان‌ها در ابتداي زندگي خود، از داشتن پنجاه متر منزل مسکوني محروم هستند.


*الگوهاي نامناسب


«ارائه مدل از برخي افراد متمول» نيز از ديگر موارد مؤثر در تأخير ازدواج است. مثلا پدر دختر و پسر، هردو ميلياردر، براي فرزندان خود جشن عروسي چندصد ميليوني مي‌گيرند و انواع و اقسام پذيرايي را براي ميهمانان ارائه مي‌دهند؛ وقتي پنجاه خانوار از افراد متوسط جامعه، چنين جشني را به چشم مي‌بينند با خود مي‌گويند؛ ما کي توان برپايي چنين جشني را داريم؟ و در اثر اين عدم توان، تصميم مي‌گيرند زمينه ازدواج فرزندان خود را فراهم نکنند. پس بايد اين مدل‌ها به عنوان مدل اشتباه اجتماعي و خانوادگي مطرح شود نه اين‌که به عنوان امتياز در جامعه مطرح شود، ما بر حلال بودن يا حرام بودن پول‌هاي مصرف شده کار نداريم، اما مدل، مدل اشتباهي است که ترويج مي‌شود.
از ديگر موارد تأخير ازدواج «توقع زياد خانواده دختر يا پسر» از طرف مقابل مي‌باشد که در تأخير ازدواج سهم بسزايي دارد.
«اختصاص يافتن کار به امور اداري يا دولتي» در تأخير ازدواج نيز تأثير دارد. بعضي از والدين دختر عنوان مي‌کنند اگر پسر، کارمند دولت باشد، مانعي براي ازدواج ندارد. مگر درآمد يک کارمند از درآمد شغل آزاد بيشتر است؟ الآن مشاغل فني درآمد بيشتري نسبت به کارمند کسب مي‌کنند. اما متأسفانه، کسي که پائين‌ترين شغل را از حيث رتبه در ادارات دولتي داشته‌باشد، مقبوليت دارد.


* آيا فقر مادي بيشترين تاثير را در تأخير ازدواج دارد يا فرهنگ اشتباهي که درمورد فقر مادي وجود دارد، تأثير گذار است؟
 

همان‌طورکه بيان شد، معتقدم هيچ مرد و زني نسبت به خود، در ابتداي ازدواج، امکانات کامل نداشتند يا از صفر و يا نزديک به صفر شروع کرده‌اند. ماهم بايد همين نگاه و درخواست را از يک جوان داشته‌باشم. در خيلي از جلسات که بحث مالي مطرح مي‌شود از والدين سؤال مي‌کنم: شما وقتي که ازدواج کرديد آيا اين درآمدي که الآن بدست مي‌آوري؛ در ابتداي ازدواج کسب مي‌کردي؟ يا درآمد تو بسيار کمتر از اين بود؟
حال چگونه توقع داري، جواني‌که در آغاز راه است، همه امکانات رفاهي را در اختيار داشته‌باشد. کسي نمي‌گويد مسائل مالي مهم و لازم نيست. اما اين تفکر و فرهنگ که فقط با وجود شغل و اموال آن‌چناني مي‌توان ازدواج کرد، صحيح نيست.
مسأله ديگري که حائز اهميت مي‌باشد، مديريت کردن زن و مرد در محيط زندگي است. خيلي از جوانان و خانواده‌ها درآمد کافي دارند، اما فاقد «عقل معاش» هستند. يعني مديريت اقتصادي ندارند، بلد نيستند چگونه خرج کنند.
اکثر جوانان چه پسر و چه دختر، عقل معاش ندارند. گرچه تلويزيون گاهي درباره مصرف بهينه برق، آب و گاز، اطلاع‌رساني انجام مي‌دهد، اما مصرف بهينه بايد در همه امور جريان داشته‌باشد. مثلا غذايي که در منزل پخته مي‌شود، 50درصد نسبت به غذاي بيرون تفاوت قيمت دارد. به‌جاي اين که ماهانه صدهزار تومان از بيرون غذا تهيه شود، زن و شوهر مي‌توانند با کمک يکديگر با نصف قيمت، همان غذا را آماده کنند. علاوه‌بر اين‌که هزينه‌ها کاهش مي‌يابد، غذاي سالم‌تري هم مصرف خواهند کرد. گرچه اين موضوع، مباحث زيادي را هم در بر دارد. ولي اگر مديريت معاش به‌خوبي انجام شود، يک لذت خاصي هم براي زن و شوهر به‌همراه دارد و ضمن کار کردن در کنار يکديگر، انس و الفت بيشتري باهم خواهند داشت. اما اگر غذا از بيرون تهيه شود و هزينه زيادي هم بابت آن پرداخت شده‌ باشد، ممکن است همين موضوع بهانه اي براي درگيري باشد. مثلا مرد بگويد؛ بخاطر تنبلي شما (زن)، اين‌همه هزينه شده است و در مقابل، زن نيز در مقابل شوهر، موضع‌گيري انجام دهد.
 

* آيا دستگاه‌هاي دولتي به وظيفه خود در اين راستا عمل نموده‌اند؟


نسبت به گذشته کارهاي خوبي انجام شده‌است، ولي ايده‌آل نيست. دولت هم بخشي از مجموعه ملت مي‌باشد و اگر بخواهد همه مشکلات فرا روي اين مسأله را رفع نمايد، خانواده‌ها جايگاه خود را از دست خواهند داد.


* شيوه کمک‌هاي دولتي و خانواده‌ها را در اين مسأله مناسب مي‌دانيد؟ راهکارهاي شما در اين رابطه چيست؟


به نظر مي‌رسد تسهيلاتي مثل مسکن، وام ازدواج و...، از کف هم پائين‌تر است. يعني دولت کف را در نظر گرفته است. مثلا يارانه‌اي که پرداخته مي‌شود، در مقابل حقوق متعادل يک خانوار بسيار ناچيز است. اما رويکرد دولت اين است که به خانواده‌هاي نيازمند کمک شود.
اگر فقط دولت نقش تأمين کننده مسائل مالي را ايفا کند، نقش خانواده‌ها بسيار کمرنگ شده، چه بسا عوارض جانبي نيز به ‌همراه خواهد داشت.
من به يک پدر گفتم: شما چقدر به فرزندت کمک مي‌کني؟ گفت فلان مقدار. گفتم، شما فرض کن فرزندت هنوز ازدواج نکرده و در خانه توست؛ همين خرجي که در دوران مجردي به او مي‌دادي،‌ بعداز ازدواج نيز به او اهدا کن. با اين تفکر، والدين مي‌توانند تا حدودي مشکل مالي جوانان‌را رفع نمايند.
مورد ديگر اين‌است که متأسفانه جوانان امروز خيلي تنبلي مي‌کنند. فقط دوست دارند که در ادارات پشت ميز نشسته و کار کنند و نسبت به کارهاي سخت، رغبتي نشان نمي‌دهند. من معتقدم الآن، بزرگتر‌ها بيشتر از کوچکتر‌ها زحمت مي‌کشند. کوچکتر‌ها عادت به خوردن و خوابيدن پيدا کرده‌اند.
مع‌الاسف بايد گفت؛ خيلي از دخترهايي که ازدواج مي‌کنند چنين هستند. پسرهايي مراجعه مي‌کنند و مي‌گويند که خانم من يک غذاي ساده نمي‌تواند درست کند. دختري که در سن بيست تا بيست و پنج سالگي است چرا نبايد يک غذاي معمولي درست کند!
در نتيجه چنين خانواده‌اي غذاي مصرفي خود را بايد از بيرون تهيه کند و مخارج زندگي آن‌ها چند برابر خواهد شد.
بنابر اين زوجين، بخش مهمي از ساماندهي خانواده‌را به دوش دارند که بايد با تلاش بي‌وقفه خود، مهارت‌هاي تغذيه، مهارت‌هاي اقتصادي،‌اخلاقي و معنوي را در خانواده افزايش دهند.
متأسفانه مهارت‌هاي معنوي در بسياري از خانواده‌ها کمرنگ شده است.
آيات، روايات و اعمال سفارش شده‌اي وجود دارد که با انجام آن مي‌توان فوائد زيادي را کسب کرد. مثلا اعمالي در منابع اسلامي وجود دارد که با انجام آن، روزي انسان زياد خواهد شد. مثلا گناه، عامل کاهش رزق و روزي انجام‌دهنده آن است.
زوجي که موسيقي گوش مي‌دهند، به نماز بي‌توجهي مي‌کنند، قرآن نمي‌خوانند، بي‌احترامي به بزرگ‌تر‌ها مي‌کنند، بي‌ادبي به والدين انجام مي‌دهند؛ نبايد انتظار داشته باشند که رزق و روزي آن‌ها زياد شود. توصيه مي‌شود که زوج‌هاي جوان،‌ نسبت به انجام امور معنوي و عمل دستورات اسلامي حساسيت داشته تا آثار آن ‌را مشاهده کنند.
بارها شده افرادي که مراجعه مي‌کنند و مشکلاتي را مطرح مي‌‌کنند، مي‌گويم هر صبح که از خواب بلند مي‌شوي نزد والدين خود برو و ضمن بوسيدن دست آن‌ها، درخواست کن برايت دعا کنند. در روايت نيز وارد شده که دعاي والدين روزي‌را زياد مي‌کند. خواندن قرآن، توجه به نماز و... رزق روزي را زياد مي‌کند.
مرحوم شيخ عباس قمي در مفاتيح‌الجنان راه‌هاي افزايش روزي‌را بيان کرده‌است.
 در نتيجه خلأهاي ارتباط معنوي باعث شده که انسان در تنگنا قرار گيرد. مشکلاتي که با انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات مي‌توان آن‌ها را دفع و رفع نمود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




ارسال توسط زهرا
آخرین مطالب